میخواهم برگردم به زمان کودکی آن زمان ها که پدر تنها قهرمان بود، عشق تنها درآغوش مادر خلاصه میشد، بالاترین نقطه ی زمین شانه های پدر بود، بدترین دشمنانم خواهر و برادر های خودم بودند، تنها دردم زانوهای زخمی ام بودند، تنها چیزی که میشکست اسباب بازی هایم بود و معنای خداحافظ فقط تا فردا بود.
+نوشته شده در پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:کودکی,زمان کودکی,دوران کودکی,کودک,پدر,مادر,خواهر وبرادر,عشق,خداحافظ,خداحافظی,اسباب بازی,زخمی,خلاصه,زمین,بالاترین, ساعت14:21توسط maryam |
|
About![]()
سلام من مریم هستم پانزده سالمه و نویسنده ی این وبلاگم. ورود شمارو به وبلاگم خوش آمد میگم و امیدوارم که لحظات خوبیو در این وبلاگ سپری کنید. نظر یادتون نره!
Home
|
| |
نام : | |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 110
بازدید کل : 12794
تعداد مطالب : 32
تعداد نظرات : 34
تعداد آنلاین : 1
Alternative content